پس از یک پارتی شبانه پرشور شهوت پسر اوج گرفت. خاله اش با اندامی جذاب و مهیج پیش رویش بود. خاله با اندامی پر و اغواگر در مقابلش نشسته بود. هر حرکت او قلب پسر را به تپش می انداخت. او با شجاعت به سمت خاله رفت. خاله از این حرکت جسورانه پسر شوکه شد. اما در چشمانش یک برق لذت بخش دیده می شد. پسر دستش را به آرامی روی پای خاله کشید. او تسلیم حس شهوت شد. لباس هایشان به سرعت از تنشان افتاد. او هر اینچ از بدن خاله را نوازش کرد. این لحظه برای هر دو هیجان انگیز بود. حس خاله را تحریک کرد. خاله با هیجان سر پسر را به سمت خود فشرد. پسر با مهارت کیر خود را به کس زن عمو فرو کرد. ناله های لذت بخش خاله فضا را پر کرد. اوج لذت آنها بی پایان بود. رضایت کامل در چشمانشان دیده می شد. راز سکسی پنهان. اما خاطره این شب تا ابد در ذهنشان ماندگار شد. دور دوم سکس آغاز شد. فضایی پر از هیجان و لذت. تجربه ای فراموش نشدنی. خاله از این لذت عمیق غرق در شهوت بود.